عراقی:آمد به درت امیدواری کو را به جز از تو نیست یاری
❈۱❈
آمد به درت امیدواری
کو را به جز از تو نیست یاری
محنتزدهای، نیازمندی
خجلتزدهای، گناهکاری
❈۲❈
از گفتهٔ خود سیاهرویی
وز کردهٔ خویش شرمساری
از یار جدا فتاده عمری
وز دوست بمانده روزگاری
❈۳❈
بوده به درت چنان عزیزی
دور از تو چنین بمانده خواری
خرسند ز خاک درگه تو
بیچاره به بوی یا غباری
❈۴❈
شاید ز در تو باز گردد؟
نومید، چنین امیدواری
زیبد که شود به کام دشمن
از دوستی تو دوستداری؟
❈۵❈
بخشای ز لطف بر عراقی
کو ماند کنون و زینهاری
کامنت ها