گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:نگارا، کی بود کامیدواری بیابد بر در وصل تا باری؟

❈۱❈
نگارا، کی بود کامیدواری بیابد بر در وصل تا باری؟
چه خوش باشد که بعد از ناامیدی به کام دل رسد امیدواری؟
❈۲❈
بده کام دلم، مگذار، جانا که دشمن کام گردد دوستداری
دلی دارم گرفتار غم تو ندارد جز غم تو غمگساری
❈۳❈
چنان خو کرد با دل غم، که گویی بجز غم خوردن او را نیست کاری
بیا، ای یار و دل را یاریی کن که بیچاره ندارد جز تو یاری
❈۴❈
به غم شادم ازان، کاندر فراقت ندارم از تو جز غم یادگاری
چه خوش باشد که جان من برآید ز محنت وارهم یک باره، باری!
❈۵❈
عراقی را ز غم جان بر لب آمد چه می‌خواهد غمت از دل فگاری؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آرش گل محمدی
2017-04-25T23:59:54
در بیت اول ، مصرع دوم ، وصل تو صحیح می باشد .