گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:چو برقع از رخ زیبای خود براندازی بگو نظارگیان را صلای جانبازی

❈۱❈
چو برقع از رخ زیبای خود براندازی بگو نظارگیان را صلای جانبازی
ز روی خوب نقاب آنگهی براندازی که جان جمله جهان ز انتظار بگدازی
❈۲❈
نقاب روی تو، جانا، منم که چون گویم: رخ از نقاب برافگن، مرا براندازی
ز رخ نقاب برانداز، گو: بسوز جهان که شمع روشنی آنگه دهد که بگدازی
❈۳❈
عجب‌تر آنکه جهان را ز تو برون انداخت به صد زبان و تو با وی هنوز دمسازی
ز نقش روی تو با هیچ کس نشان ندهد زمان زمان ز رخت نقش دیگری آغاز
❈۴❈
رخ تو راز همه عالم آشکارا کرد بلی، عجب نبود ز آفتاب غمازی
ز رخ نقاب برانداز و پس تماشا کن که عاشقان تو چون می‌کنند جانبازی؟
❈۵❈
به تیر غمزه چرا خسته می‌کنی دل‌ها؟ چو چارهٔ دل بیچارگان نمی‌سازی
دلم، که در سر زلف تو شد، طمع دارد ز پای بوس تو بر گردنان سرافرازی
❈۶❈
اگر تن است و اگر جان، فدای توست همه به هیچ وجه مرا نیست با تو انبازی
بساز با من مسکین، که ساز بزم توام ز پرده‌ساز نباشد غریب دمسازی
❈۷❈
صدای صوت توام، گرچه زار می‌نالم بدان خوشم که تو با ناله‌ام هم‌آوازی
از آن خوش است چو نی ناله‌ام به گوش جهان که هیچ دم نزنم تا توام به ننوازی
❈۸❈
بهر چه می‌نگرم چون رخ تو می‌بینم بگویم: از همه خوبان به حسن ممتازی
کمال حسن تو را چون نهایتی نبود چگونه بر رخ زیبات برقع اندازی؟
❈۹❈
همای عشق عراقی چو بال باز کند کسی بدو نرسد از بلند پروازی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آزاده لهراسبی
2018-02-18T03:16:50
اصلاح بیت ششم:ز نقش روی تو با هیچ کس نشان ندهدزمان زمان ز رخت نقش دیگر آغازی