عراقی:طرهٔ یار پریشان چه خوش است قامت دوست خرامان چه خوش است
❈۱❈
طرهٔ یار پریشان چه خوش است
قامت دوست خرامان چه خوش است
خط خوش بر لب جانان چه نکوست
سبزه و چشمهٔ حیوان چه خوش است
❈۲❈
از می عشق دلی مست و خراب
همچو چشم خوش جانان چه خوش است
در خرابات خراب افتاده
عاشق بی سر و سامان چه خوش است
❈۳❈
آن دل شیفتهٔ ما بنگر
در خم زلف پریشان چه خوش است
یوسف گم شدهٔ ما را بین
کاندر آن چاه زنخدان چه خوش است
❈۴❈
لذت عشق بتم از من پرس
تو از آن بیخبری کان چه خوش است
تو چه دانی که شکر خندهٔ او
از دهان شکرستان چه خوش است؟
❈۵❈
چه شناسی که می و نقل بهم
از لب آن بت خندان چه خوش است
گر ببینی که به وقت مستی
لب من بر لب جانان چه خوش است
❈۶❈
یار ساقی و عراقی باقی
وه که این عیش بدینسان چه خوش است
کامنت ها