گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:در کوی تو لولیی، گدایی آمد به امید مرحبایی

❈۱❈
در کوی تو لولیی، گدایی آمد به امید مرحبایی
بر خاک درت گدای مسکین با آنکه نرفته بود جایی
❈۲❈
از دولت لطف تو، که عام است محروم چراست بی‌نوایی؟
پیش که رود؟ کجا گریزد؟ از دست غمت شکسته پایی
❈۳❈
مگذار که بی نصیب ماند از درگه پادشه گدایی
چشمم ز رخ تو چشم دارد هر دم به مبارکی لقایی
❈۴❈
جانم ز لب تو می‌کند وام هر لحظه به تازگی بقایی
جستم همه جای را، ندیدم جز در دل تنگ جایگایی
❈۵❈
بی روی تو هر رخی که دیدم ننمود مرا جز ابتدایی
دل در سر زلف هر که بستم دادم دل خود به اژدهایی
❈۶❈
در بحر فراق غرق گشتم دستم نگرفت آشنایی
در بادیهٔ بلا بماندم راهم ننمود رهنمایی
❈۷❈
در آینهٔ جهان ندیدم جز عکس رخت جهان نمایی
خود هر چه به جز تو در جهان است هست آن چو سراب یا صدایی
❈۸❈
فی‌الجمله ندید دیدهٔ من از تیرگی جهان صفایی
اکنون به در تو آمدم باز یابم مگر از درت عطایی؟
❈۹❈
در چشم نهاده‌ام که یابم از خاک در تو توتیایی
در گلشن عشق تو عراقی مرغی است که نیستش نوایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها