گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:کشید کار ز تنهاییم به شیدایی ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟

❈۱❈
کشید کار ز تنهاییم به شیدایی ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟
ز بس که داد قلم شرح سرنوشت فراق ز سرنوشت قلم نامه گشت سودایی
❈۲❈
مرا تو عمر عزیزی و رفته‌ای ز برم چو خوش بود اگر، ای عمر رفته بازآیی
زبان گشاده، کمر بسته‌ایم، تا چو قلم به سر کنیم هر آن خدمتی که فرمایی
❈۳❈
به احتیاط گذر بر سواد دیدهٔ من چنان که گوشهٔ دامن به خون نیالایی
نه مرد عشق تو بودم ازین طریق، که عقل درآمده است به سر، با وجود دانایی
❈۴❈
درم گشای، که امید بسته‌ام در تو در امید که بگشاید؟ ار تو نگشایی
به آفتاب خطاب تو خواستم کردن دلم نداد، که هست آفتاب هر جایی
❈۵❈
سعادت دو جهان است دیدن رویت زهی! سعادت، اگر زان چه روی بنمایی!

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کسرا
2015-07-17T22:25:41
شعر خیلی قشنگیه... اما نکته ای که هست اینه که در همین سایت تاریخ ما در غزل شماره ی 384 شاعر سلمان ساوجی هم این شعر بدون هیچ تغیری موجوده... ساوجی عزیز در قرن هشت و عراقی در قرن هفت زندگی میکردن... پس با نهایت احترام به ساوجی... این شعر به عقیده ی بنده متعلق به عراقیست...
بهرام ناهد
2017-01-09T16:33:58
این غزل در برنامه شاخه گل 381 توسط محمودی خوانساری خوانده شده