عراقی:باز دل از در تو دور افتاد در کف صد بلا صبور افتاد
❈۱❈
باز دل از در تو دور افتاد
در کف صد بلا صبور افتاد
نیک نزدیک بود بر در تو
تا چه بد کرد کز تو دور افتاد
❈۲❈
یا حسد برد دشمن بد دل
یا مرا دوستی غیور افتاد
ماتم خویشتن همی دارد
چون مصیبت زده، ز سور افتاد
❈۳❈
چون ز خاک در تو سرمه نیافت
دیدهام بیضیا و نور افتاد
جان که یک ذره انده تو بیافت
در طربخانهٔ سرور افتاد
❈۴❈
از بهشت رخ تو بیخبر است
تن که در آرزوی حور افتاد
چون عراقی نیافت راه به تو
گمرهی گشت و در غرور افتاد
کامنت ها