عراقی:نگارا، جسمت از جان آفریدند ز کفر زلفت ایمان آفریدند
❈۱❈
نگارا، جسمت از جان آفریدند
ز کفر زلفت ایمان آفریدند
جمال یوسف مصری شنیدی؟
تو را خوبی دو چندان آفریدند
❈۲❈
ز باغ عارضت یک گل بچیدند
بهشت جاودان زان آفریدند
غباری از سر کوی تو برخاست
وزان خاک آب حیوان آفریدند
❈۳❈
غمت خون دل صاحبدلان ریخت
وزان خون لعل و مرجان آفریدند
سراپایم فدایت باد و جان هم
که سر تا پایت را جان آفریدند
❈۴❈
ندانم با تو یک دم چون توان بود؟
که صد دیوت نگهبان آفریدند
دمادم چند نوشم درد دردت؟
مرا خود مست و حیران آفریدند
❈۵❈
ز عشق تو عراقی را دمی هست
کزان دم روی انسان آفریدند
کامنت ها