گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:نگارا، جسمت از جان آفریدند ز کفر زلفت ایمان آفریدند

❈۱❈
نگارا، جسمت از جان آفریدند ز کفر زلفت ایمان آفریدند
جمال یوسف مصری شنیدی؟ تو را خوبی دو چندان آفریدند
❈۲❈
ز باغ عارضت یک گل بچیدند بهشت جاودان زان آفریدند
غباری از سر کوی تو برخاست وزان خاک آب حیوان آفریدند
❈۳❈
غمت خون دل صاحبدلان ریخت وزان خون لعل و مرجان آفریدند
سراپایم فدایت باد و جان هم که سر تا پایت را جان آفریدند
❈۴❈
ندانم با تو یک دم چون توان بود؟ که صد دیوت نگهبان آفریدند
دمادم چند نوشم درد دردت؟ مرا خود مست و حیران آفریدند
❈۵❈
ز عشق تو عراقی را دمی هست کزان دم روی انسان آفریدند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سلیمان
2014-10-18T08:11:22
سلام میشه یکی بیت آخری رو ترجمه کنه؟دم به معنای خون هست یا نَفَس؟
طاها
2018-12-31T10:38:08
سلام به نظر میرسد که دم به معنای نفس و زمزمه کردن باشه
ح ف
2021-11-06T12:11:08.973396
با سلام.  بیت ۶، مصرع دوم ظاهراً از نظر وزنی درست نیست.  «که سر تا پات را ...» یا «که سر تا پات از ...» نمی‌تونه باشه؟