گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عین‌القضات همدانی:عشق آفتابست عقل ذره اگرچه ذره در تاب آفتاب در ظهور آمد اما از کجااو را طاقت آن بود...

عشق آفتابست عقل ذره اگرچه ذره در تاب آفتاب در ظهور آمد اما از کجااو را طاقت آن بود که بخود در پرتو آن نور آید:
یک ذرۀ تو سایه و خواهی که آفتاب
در برکشی رواست ببر درکشش بلا
ذره در سایه مفقودست بلکه نابودست بتاب آفتاب محسوس گردد پس اگرچه ذره هست نماید اما اضافت هستی بآفتاب اولیتر بود ای برادر اشتعال ذرات مشتعل شده هواست و آن نور عین نور آفتاب و این سر در غروب آفتاب نتوان دانست و سرّنیستی و هستی عاشق در عشق بدین معنی توان دید:
❈۱❈
از جام شراب عشق مستیم هنوز چون ذره ز آفتاب هستیم هنوز
چون ذرۀ نابودۀ مفقود شده در عشق تو خورشید پرستیم هنوز

فایل صوتی لوایح فصل ۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها