گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فرخی سیستانی:پار آن اثر مشک نبوده ست پدیدار امسال دمید آنچه همیخواست دلم پار

❈۱❈
پار آن اثر مشک نبوده ست پدیدار امسال دمید آنچه همیخواست دلم پار
بسیار دعا کردم کاین روز ببینم امروز بدیدم ز دعا کردن بسیار
❈۲❈
عطار شدآن عارض و آن خط سیه عطر هم عاشق عطرم من و هم عاشق عطار
بار غم و اندیشه همه زین دل برخاست تا مشک سیه دیدم کافور ترا باد
❈۳❈
کار دل من ساخته بوده ست ونبوده ست امروز بکام دل من گشته همه کار
گفتار نبوده ست میان من و تو هیچ ور بوده بیکبار ببستی در گفتار
❈۴❈
همواره دل برده من کام تو جوید چونانکه جهان کام ملک جوید هموار
سالار زمان فخر جهانداران محمود آن شه که چو جم دارد صد حاجب و سالار
❈۵❈
کردار بود چاره گرکار بزرگان کردار چنین باشد و او عاشق کردار
مقدار جهانراست ورا نیز کرانست بخشیدن او را نه کرانست و نه مقدار
❈۶❈
دینار چنان بخشد ما راکه بر ما پیوسته بود خوارترین چیزی دینار
بیدار عطا بخشد، خفته بسکالد بیفایده مان نبود او خفته و بیدار
❈۷❈
تیمار رعیت خورد و انده درویش ایزد ندهد او را هیچ انده و تیمار
اسرار همه گیتی دانسته بدانش محمود و پسندیده بر عالم اسرار
❈۸❈
زنهار دهد خصم قوی را چو ظفر یافت هرچند نباشد بر او از در زنهار
آزار کهن وقت ظفر بگسلد از دل هر چند که او را نبود خود ز کس آزار
❈۹❈
اقرار دهد شاه جهانرا بهمه فضل آنکس که دهد خلق بفضلش همه اقرار
اخبارنویسان وخردمندان زین پس هر گز ننویسند جز اخبار شه اخبار
❈۱۰❈
کفار پراکنده و برکنده شدستند از بسکه شکسته ست ملک لشکر کفار
پیکار همی جوید پیوسته ولیکن کس نیست که با لشکر او جوید پیکار
❈۱۱❈
قار ار چه سیه تر بود و تیره تر از شب روز ملکان از فزعش تیره تر از قار
هنجار برد پیش شه اندر شب تاریک جایی که در آن ره نبرد باد بهنجار
❈۱۲❈
دشوار جهان نزد ملک باشد آسان آسان ملک نزد همه گیتی دشوار
هموار همه ملکت شاهان بگرفته در زیر سپه کرده همه گیتی هموار
❈۱۳❈
بلغار کرانی ز جهانست و مر او راست از باره قنوج و برن تا در بلغار
دیدار نکو دارد و کردار ستوده خوی خوش و رسم نکو اندر خور دیدار
❈۱۴❈
نظار ز دیدار همه چیز شود سیر از دیدن او سیر نگردد دل نظار
یار طرب و روز بهی باد همیشه با باده و با بوسه ز دست و ز لب یار

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مرتضی
2020-08-05T23:00:10
درود. بیت چهارم: کافور تو را بار
موسی عبداللهی
2023-09-19T21:22:31.3040862
🔰شرح قصیده 41 فرخی سیستانی     بخش اول:یعنی که آن عطر مشک، نه پدیدار بوده است، اما امسال به دست آورده‌ام آنچه که دلم می‌خواست. من بسیار برای دیدن این روز دعا کرده‌ام و امروز پاسخ دعایم را دیدم. این شخص، همان عطاری است که بوی خوش عطرش در بین همه جا حس می‌شود. من عاشق بوی عطر و عطار هستم. اما غم و اندیشه همیشگی زندگیم را تحت تاثیر قرار داده بود، تا اینکه با دیدن مشک سیاه و بوی کافور، دلم شاد شد. کار و اقدامات من تا به حال شاید موفقیتی نداشته‌اند، اما امروز همه چیز به سمت تقدیر می‌رود. بخش دوم:گفتگویی میان من و تو وجود ندارد و اگر هم بود، آن را در گفتار بسته‌ایم. من همیشه در جستجوی رضایت توام، همانند کسی که در جستجوی ثروت و قدرت است. فرمانروای زمان و خلق‌کننده‌ی جهان، شاه محمود است. او به مانند جم دارای صد حاجب و سالار است. او عشق و کار را به چنین شکلی با هم ترکیب کرده است که هرگز خسته نمی‌شود. مقدار کرانه‌ای ندارد، اما همه چیز را می‌بخشد. دیناری که به من داده می‌شود، ارزش بیشتری دارد از آنچه که همیشه داشته‌ام. وقتی که او به من عطا می‌کند، بیدار می‌مانم و هیچ وقت احساس بی‌اهمیتی نمی‌کنم. بخش سوم:تلاش برای رعایت حقوق مردم و کمک به درویشان، همیشه در دستور کار محمود بوده است. او به خوبی اسرار جهان را می‌داند و محبوب در دنیای اسرار است. اگر با قویترین دشمن خود مواجه شد، همچون ظفر پیروز خواهد شد. اگرچه هیچ دریچه‌ای برای فرار وجود ندارد، اما حتی آن قویترین دشمن هم نمی‌تواند به او صدمه‌ای بزند. آزار کهن وقتی که ظفر (پیروزی) بگسلد از دل روح بی‌اهمیتی به جای مانده است، حتی اگر هیچ کس تو را به آزار نرسانیده باشد. شاه جهان با فضل خود اعتراف می‌کند که بهترین است و همه به فضل او اقرار می‌کنند. اخبارنویسان و خردمندان در آینده فقط درباره اخبار شاه به جای دیگر چیزی نخواهند نوشت. کفار پراکنده و شکسته شده‌اند به دلیل پیروزی لشکر ملک، هر چند که همچنان پیکار را جستجو می‌کنند. قار گرچه تاریکتر از شب به نظر می‌رسد، اما افسون ملکان آن‌ها را به هر طرفی که بخواهند می‌برد. هنجار پیش شاه در شب تاریک برگرفته می‌شود، جایی که هیچ باد نفسی نمی‌کشد. برای شاه دشواری‌های جهان آسان است ولی برای دیگران آسانی مالکت سخت است. ملکت هموار برای همه شاهان شده، تحت حفاظت سپاه قرار گرفته‌اند. کرانه بلغار از دنیا واستاده و شاه او راست. او با برن و قنوج کار دارد و به خوبی پاسخگوی دیدار نیک است و رفتار نیک دارد. هر کس که او را ببیند سیر می‌شود و از دیدن او سیر نمی‌شود. دوستی، خوشحالی و روزهای خوبی همیشه با باده و بوسه‌ی دوستان همراه است.