فایز:به دل گفتم مکن این قدر فریاد که اندر خرمن صبر آتش افتاد
❈۱❈
به دل گفتم مکن این قدر فریاد
که اندر خرمن صبر آتش افتاد
بسوزد هستی فایز سراپا
گهی کان چشم شهلا آیدم یاد
کامنت ها