فایز:دگر شب شد که دل بی تاب گردد دو چشمم نا امید از خواب گردد
❈۱❈
دگر شب شد که دل بی تاب گردد
دو چشمم نا امید از خواب گردد
عجب باریست بر دوش تو فایز
که بر کشتی نهی غرقاب گردد
کامنت ها