فایز:زحسن رویت ای نادیده مهجور شدم پیر و حزین و زار و رنجور
❈۱❈
زحسن رویت ای نادیده مهجور
شدم پیر و حزین و زار و رنجور
بت فایز تجلی کرد یک بار
همان نوری که بد در وادی طور
کامنت ها