گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فردوسی:چو از روز رخشنده نیمی برفت دل هر دو جنگی ز کینه بتفت

❈۱❈
چو از روز رخشنده نیمی برفت دل هر دو جنگی ز کینه بتفت
به تدبیر یک با دگر ساختند همه رای بیهوده انداختند
❈۲❈
که چون شب شود ما شبیخون کنیم همه دشت و هامون پر از خون کنیم
چو کارآگهان آگهی یافتند دوان زی منوچهر بشتافتند
❈۳❈
رسیدند پیش منوچهر شاه بگفتند تا برنشاند سپاه
منوچهر بشنید و بگشاد گوش سوی چاره شد مرد بسیار هوش
❈۴❈
سپه را سراسر به قارن سپرد کمین‌گاه بگزید سالار گرد
ببرد از سران نامور سی‌هزار دلیران و گردان خنجرگزار
❈۵❈
کمین‌گاه را جای شایسته دید سواران جنگی و بایسته دید
چو شب تیره شد تور با صدهزار بیامد کمربستهٔ کارزار
❈۶❈
شبیخون سگالیده و ساخته بپیوسته تیر و کمان آخته
چو آمد سپه دید بر جای خویش درفش فروزنده بر پای پیش
❈۷❈
جز از جنگ و پیکار چاره ندید خروش از میان سپه بر کشید
ز گرد سواران هوا بست میغ چو برق درخشنده پولاد تیغ
❈۸❈
هوا را تو گفتی همی برفروخت چو الماس روی زمین را بسوخت
به مغز اندرون بانگ پولاد خاست به ابر اندرون آتش و باد خاست
❈۹❈
برآورد شاه از کمین گاه سر نبد تور را از دو رویه گذر
عنان را بپیچید و برگاشت روی برآمد ز لشکر یکی های هوی
❈۱۰❈
دمان از پس ایدر منوچهر شاه رسید اندر آن نامور کینه خواه
یکی نیزه انداخت بر پشت او نگونسار شد خنجر از مشت او
❈۱۱❈
ز زین برگرفتش بکردار باد بزد بر زمین داد مردی بداد
سرش را هم آنگه ز تن دور کرد دد و دام را از تنش سور کرد
❈۱۲❈
بیامد به لشکرگه خویش باز به دیدار آن لشکر سرفراز

فایل صوتی شاهنامه بخش ۱۷

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-06-21T02:27:17
گاو هم که در گئوشورون دیده می شود
امین کیخا
2013-06-21T02:26:29
زمین را زمی هم می گفته اند چنانچه هنوز به لری زمی می گوییم لغت ارزشمند دیگر گئو است که در زمین و گاو و جان همه و جود داشته گویا اینها را مایه های زیستوری انسان می دانسته اند به انگلیسی geography گئو را دارد و به کردی گیان که جان فارسی است همین لغت را هنوز دارد
جهن یزداد
2023-11-07T15:40:21.6434985
 نهانگاه و نه کمینگاهکه بخت ستم پیشگان شد نگون همه جامه لشکر و ساز جنگ ببردند نزد پور پشنگنمیدانم پور پشنگ اینجا چه کاره است همه جامه جنگ و ساز سپاهببردند نزدیک فرخنده شاه
جهن یزداد
2023-11-11T05:28:08.2307566
چو کارآگهان آگهی یافتنددوان زی منوچهر بشتافتندرسیدند پیش منوچهر شاه بگفتند تا بر نشاند سپاه خدا را این چه شاهکار است