گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای آنکه توئی قبله ارباب کیاست چون تو نبود راهنمائی بنفاست

❈۱❈
ای آنکه توئی قبله ارباب کیاست چون تو نبود راهنمائی بنفاست
گر دعوی دانش کنی از بهر مباهات تسخیر نموده است ترا حبّ ریاست
❈۲❈
ای سایس اغیار بتعلیم و هدایت نفس دغلت را نکنی هیچ سیاست
ای حارس بیگانه ز انواع جهالت خود را نکنی هیچ زابلیس حراست
❈۳❈
عیب جلی خویش نه بینی بدو دیده عیب خفی غیر بیابی بفراست
گوئی همه را درس بقانون و اشارات خود هیچ شفائی نبیابی ز دراست
❈۴❈
تمییز شریفان و خسیسان زتو پرسند از نفس شریفت نکنی دور خساست
باطن همه آلبوده بانواع رذایل پاکیزه کنی ظاهر خود را زنجاست
❈۵❈
بینی بدی از کس نکنی صبر بر اخفا ور نیک عداوت کنی از رشک و نفاست
گوئی همه جا عیب کسانرا بعلالا در خویش نه بینی شره و بخل و شراست
❈۶❈
اصلاح خود او لیست زدلها خبرت نیست در کار کسان کار مفرمای کیاست
هر تخم که کاری ثمر آن در وی فیض میکن بنکو کاری انواع غراست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ستار اسدی
2016-02-01T01:23:26
مصرع اول بیت آخر باید اینطوری نوشته بشه:هر تخم که کاری ثمر آن "دروی" فیضدروی یعنی: درو کنی
ستار اسدی
2016-02-01T01:28:50
بیت ششم: "قانون" و "شفا" اشاره به دو اثر شیخ الرییس ابن سینا دارد.