گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:از دل که برد آرام حسن بتان خدا را ترسم دهد بغارت رندی صلاح ما را

❈۱❈
از دل که برد آرام حسن بتان خدا را ترسم دهد بغارت رندی صلاح ما را
ساز و شراب و شاهد نی محتسب نه زاهد عیشی است بی کدورت بزمیست بی مدارا
❈۲❈
مجلس ببانک نی ساز مطرب سرود پرداز ساقی مهٔ دل افروز شاهد بت دل آرا
با اینهمه چسان دین در دل قرار گیرد تقوی چگونه باشد در کام کس گوارا
❈۳❈
از محتسب که ما را منع از شراب فرمود ساغر گرفت بر کف میخورد آشکارا
آن زاهدی که با ما خشم و ستیزه میکرد شاهد کشید در بر فی زمره السّکارا
❈۴❈
فهمید عشق زاهد شاهد گرفت عابد میخانه گشت مسجد واعظ بماند جا را
چون طبع ما جوان شد با پیر کی توان بود کر چلّه را بماندیم معذور دار ما را
❈۵❈
فیض از کلام حافظ میخوان برای تعوید دل میرود زدستم صاحبدلان خدا را

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها