گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست

❈۱❈
پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست
❈۲❈
هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست
دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست
❈۳❈
بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست
متصل میکندش تا که در آرد از پای غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست
❈۴❈
ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست
گل سرخست رخت یاشده از می گلگون زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست
❈۵❈
بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
فیض هر روز بنظم غزلی پردازد سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

پیمان
2016-03-06T14:41:13
با سلام. فکر می کنم در بیت سوم مصرع دوم باید "ریشه ای" با "ریشه" جایگزین بشه: "ریشه ای شد به دل اکنون همه دل ریشه شده‌ست"