فیض کاشانی:الهی بکامم شرابی فرست شرابی زجام خطابی فرست
❈۱❈
الهی بکامم شرابی فرست
شرابی زجام خطابی فرست
مرا کشت رنج خمار الست
دگر باره از نو شرابی فرست
❈۲❈
دلم تا صفا یابد از زنگ غم
بدردی کشانت که تابی فرست
شد افسرده جانم درین خاکدان
زمهرت بدل آب و تابی فرست
❈۳❈
زسر جوش خمخانهٔ حب خویش
بجام شرابم حبابی فرست
بلب تشنهٔ چشمهٔ معرفت
بساقی کوثر که آبی فرست
❈۴❈
بعصیان سرا پای آلوده ام
زجام طهورم شرابی فرست
بمعمار میکن حوالت مرا
امیری بملک خرابی فرست
❈۵❈
بدل تخم امیدگشتم بسی
بدین کشتزارم سحابی فرست
زدریای غفران و ابر کرم
مرا رحمت بی حسابی فرست
❈۶❈
برای براتم ز آتشکده
ز سوی یمینم کتابی فرست
ز قشر سخن فیض دلگیر شد
ز معنای بکرم لبابی فرست
کامنت ها