گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:آن ملاحت که تو داری گهر حسن آنست ببهایش نرسد هیچ متاع ار همه جانست

❈۱❈
آن ملاحت که تو داری گهر حسن آنست ببهایش نرسد هیچ متاع ار همه جانست
ما نداریم متاعی که بود در خور وصلت تو گران قیمتی و هر چه ترا هست گرانست
❈۲❈
با تو سودا نتوانیم مگر لطف کنی تو کانچه ما رابه ازآن نه همه چیزت به از آنست
بوسهٔ گر برباید زلبت سوخته جانی شود او زنده و جاوید و لب لعل همانست
❈۳❈
سهل باشد ز تو سودی ببرد عاشق مسکین کز عطای تو ترا هیچ نه نقصان نه زیانست
میزند بر لب من دست ادب قفل خموشی ورنه بسیار سخن هست که محتاج بیانست
❈۴❈
حرف سودا سخن سود و زیان هیچ مگو فیض کاین سخن چون سر سودا زده گوید هذیانست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها