گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای که سرمیکشی زخدمت دوست چون کنی دعوی محبت دوست

❈۱❈
ای که سرمیکشی زخدمت دوست چون کنی دعوی محبت دوست
منفعل نیستی ازین دعوی شرم ناید ترا زطلعت دوست
❈۲❈
نبری امر دوست را فرمان دم زنی آنگه از مودت دوست
دعوی دوستی کنی وانگاه نشوی تابع ارادت دوست
❈۳❈
دوستی را کجا سزاواری نیستی چون سزای خدمت دوست
دوست از دوستیت بی زارست که نهٔ جز سزای لعنت دوست
❈۴❈
بر درش بین هزار فرمان بر سرنهاده برای طاعت دوست
عاشقان بین نهاده جان برکف از برای نثار حضرت دوست
❈۵❈
ما عبدناک گوی بین بی حد صف زده بر در عبادت دوست
ما عرفناک گو نگر بی عد وآله کبریا و رفعت دوست
❈۶❈
جمع کر و بیان قدس نگر بر درش می زنند نوبت دوست
فیض اگر میکند مخالفتی سر نمی پیچد از مشیت دوست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها