گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:سرشته اند در گلم الا هوای دوست سرتا بپای من همه هست از برای دوست

❈۱❈
سرشته اند در گلم الا هوای دوست سرتا بپای من همه هست از برای دوست
تن از برای آنکه کشم بار او بجان جان از برای آنکه فشانم بپای دوست
❈۲❈
دل از برای آنکه به بندم بعشق او سر از برای آنکه دهم در هوای دوست
چشم از برای آنکه به بینم جمال او لب از برای آنکه بگویم ثنای دوست
❈۳❈
دست از برای آنکه بدامان او زنم پای از برای آنکه روم در رضای دوست
گوش از برای حلقه و گردن برای طوف یعنی اسیر و بنده ام و مبتلای دوست
❈۴❈
در سر خیال و مهر بدل سینه بهر راز در لب دعا، ثنا بزبان، دیده جای دوست
خوش آنکه مدعای من از وی شود روا لیکن بشرط آنکه بود مدعای دوست
❈۵❈
گر دوست را بجای من مبتلا بسی است بی او شوم اگر بودم کس بجای دوست
ای فیض نوش باد ترا هر چه میکشی از جام عشق و باده مهر و وفای دوست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

پریشان روزگار
2017-01-17T02:57:44
درود بر شما هدیهسرشته بیت را از مانا می اندازدنسرشته اند در گلم الا هوای دوست
هدیه
2017-01-16T17:17:23
درود به نطر می آید مصرع اول با نسرشته اند آغاز می شود. زیرا از ادات استثناء استفاده شده است و این بدین معناست که فعل باید متفی باشد.
سید حسن حسینی
2018-09-01T21:23:37
سلام علیکممن خیلی سررشته ای در شعر ندارم ولی دو نکته فکر کردم بگم1 گردن برای طوق کاربرد دارد نه طوف2 فکر کنم پایان شعر مصرع یعنی اسیر و بنده ام و مبتلای دوست باشد چون ابیات بعد . از لحاظ حال و هوا کاملآ با ابیات بالا تفاوت کرده ته