فیض کاشانی:بخیالت نمی توانم زیست بی جمالت نمی توانم زیست
❈۱❈
بخیالت نمی توانم زیست
بی جمالت نمی توانم زیست
تشنهٔ بادهٔ وصال توام
بی وصالت نمی توانم زیست
❈۲❈
بی جمال تو نیست ار امم
با جمالت نمی توانم زیست
هر چه با بنده میکنی نیکوست
بی فعالت نمی توانم زیست
❈۳❈
زان دهان تلخ و شور و شیرینت
بی مقالت نمی توانم زیست
از لبت آب زندگی خواهم
بی زلالت نمی توانم زیست
❈۴❈
شربتی زان لبم حوالت کن
بی نوالت نمی توانم زیست
جای جولان تست عرصهٔ دل
بی مجالت نمی توانم زیست
❈۵❈
پای دل را بزلف خویش ببند
بی عفالت نمی توانم زیست
غم عشقش کمال تست ای فیض
بی کمالت نمی توانم زیست
کامنت ها