گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:غیردلدار وفا دار کسی دیگر نیست نیست اغیار به جز یار کسی دیگر نیست

❈۱❈
غیردلدار وفا دار کسی دیگر نیست نیست اغیار به جز یار کسی دیگر نیست
نیست در راسته بازار جهان غیریکی خویشرا اوست خریدار کسی دیگر نیست
❈۲❈
دیده دل بگشا تا که به بینی بعیان که به جز واحد قهار کسی دیگر نیست
اوست باقی و دگرها همه دروی فانی اوست در جمله نمودار کسی دیگر نیست
❈۳❈
اهل عالم همه مستند زصهبای فنا غیر آن ساقی هشیار کسی دیگر نیست
چشم بر هر چه گشودیم ندیدیم جز او شد یقین آنه درین دار کسی دیگر نیست
❈۴❈
هانکه بازی ندهد عشوه بیگانه ترا آشنا اوست جز او یار کسی دیگرنیست
کو کسی تا که کند غور سخنهای مرا بجز از صاحب گفتار کسی دیگر نیست
❈۵❈
فیض از صاحب گفتار مزن دم زنهار غیر دیّار در این دار کسی دیگر نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور
2020-02-17T22:02:30
فدایی داری فیض
عبدالحسین سبحانی
2020-02-29T21:49:08
از تاریخ ما که مرجع بسیاری از دوستداران شعر و ادبیاته توقع میره در درج اشعار دقت بیشتری به خرج بده و نکات نگارشی توجه ویژه ای داشته باشه، برای مثال:در بیت دوم، مصرع دوم: خویش را اوست خریدار کسی دیگر نیست باید باشه که در اینجا دو واژه «خویش» و «را» به هم چسبیده انددر بیت سوم، مصرح اول: بین دو کلمه «به» و «بینی» به اشتباه جدایی افتاده که و دو کلمه «به» و «عیان» که می بایست جدا باشند به هم چسبیده اند: دیده دل بگشا تا که ببینی به عیاندر بیت چهارم، مصرع اول: میان دو کلمه «در» و «وی» جدایی لازم استدر بیت ششم، مصرع دوم: کلمه «آن‌که» به اشتباه «آنه» درج شده: شد یقین آن‌که درین دار کسی دیگر نیستدر انتها و به قول فیض: کو کسی تا که کند «غور» سخن‌های مرا؟ :)البته این من باب مزاح بود و مطمئنا در «تاریخ ما» کسی هست که در عرایض ما تاملی داشته باشد