گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:تا نگذرد زنام سزاوار نام نیست تا معترف به نقص نباشد تمام نیست

❈۱❈
تا نگذرد زنام سزاوار نام نیست تا معترف به نقص نباشد تمام نیست
ای نامور ز پیش و پس خویش کند حذر جائی مدان که بهر شکار تو دام نیست
❈۲❈
عرفان طلب نخست و پس آنگاه بندگی بی معرفت عبادت عابد تمام نیست
از دینی اکتفا به تمتع کن و بمان کین ناقبول قابل عقد دوام نیست
❈۳❈
کامی مجو زدهرکه نا کامیست کام کامی که دل درو نتوان بست کام نیست
کس را نه کام داده نه ناکام کرده اند فرقی درین میان خواص و عوام نیست
❈۴❈
بهر خواص گر چه بود لطف های خاص بهر عوام نیز بود آنچه عام نیست
دارد مصیبتی همه لیک مختلف تلخست احتمال مصیبت چو عام نیست
❈۵❈
حزن و سرور را بمساوات داده اند گر چه تفاوتی است که خواجه غلام نیست
زاهد کجا و عاشق شوریده سر کجا هرگز میان این دو نفر التیام نیست
❈۶❈
بگذر بخیر دشمن و بر ما مکن سلام سالم چو نیستیم ز شرط سلام نیست
غافل ز ذکر حق نشوی فیض یکنفس بی ذکر مستدام عبادت تمام نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسام
2021-01-01T20:04:05
بیت دوم هجای «د» اضافه است.«ای نامور ز پیش و پسِ خویش کن گذر» صحیح است.در کل در اشعار فیض غلط تایپی زیاد است.در همین شعر در بیت اول «ز نام» به هم چسبیده.در بیت پنجم مصرع اول «ز دهر که» به هم چسبیده.