گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:عشق آمد و اختیار نگذاشت در کشور دل قرار نگذاشت

❈۱❈
عشق آمد و اختیار نگذاشت در کشور دل قرار نگذاشت
از جان اثری نماند در تن وزخاک تنم غبار نگذاشت
❈۲❈
کیفیت چشم پرخمارت در هیچ سری خمار نگذاشت
پنهان میخواست دل غمت را این دیدهٔ اشگبار نگذاشت
❈۳❈
تا جلوه کند درو جمالت اشگم در دل غبار نگذاشت
عبرت نتوان گرفت از دهر چون فرصت اعتبار نگذاشت
❈۴❈
نشگفته بریخت غنچه دل تعجیل خزان بهار نگذاشت
رفتم که بپاش جان فشانم دستم بگرفت و یار نگذاشت
❈۵❈
رفتم که کنم شکایت از فیض کوتاهی روزگار نگذاشت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها