گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:از من و ما نمی توانم گفت صفت لا نمی توانم گفت

❈۱❈
از من و ما نمی توانم گفت صفت لا نمی توانم گفت
شمهٔ گر بگویم از اسما از مسمی نمی توانم گفت
❈۲❈
وصف آن بیجهت مپرس از من حرف بی جا نمیتوانم گفت
گفتنی نیست وصف او نه همین من تنها نمی توانم گفت
❈۳❈
سخن از راز دل مپرس که من این سخن ها نمیتوانم گفت
گفته بودم که گویمت غم دل گفتم اما نمیتوانم گفت
❈۴❈
پیش چشمم زبسکه موج زنست حرف دریا نمیتوانم گفت
بر دلم بسکه تنگ شد زغمش حرف صحرا نمیتوانم گفت
❈۵❈
از من مست حرف عقل مپرس که من اینها نمیتوانم گفت
این بلاها که فیض دید از عشق هیچ جا وا نمی توانم گفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها