گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:با هیچکس این کش مکش آن یار ندارد جز با دل سر گشتهٔ ما کار ندارد

❈۱❈
با هیچکس این کش مکش آن یار ندارد جز با دل سر گشتهٔ ما کار ندارد
بر دوش من افکند فلک بار امانت زان چرخ زنان است که این بار ندارد
❈۲❈
بیمارم و بیماریم از دست طبیب است دردا که طبیبم سر بیمار ندارد
گویند که رنج تو ز دیدار شود به این چشم ترم طاقت دیدار ندارد
❈۳❈
غمخواری یار است علاج دل بیمار آن یار و لیکن دل غمخوار ندارد
سهلست اگر مهر تو آرایش جان کرد بگذر ز دلم این همه آزار ندارد
❈۴❈
زاهد کندم سرزنش عشق که عار است عار است که از زهد کسی عار ندارد
از زهد گذر کن گرت اندیشه خار است کاین گلشن قدسی گل بی‌خار ندارد
❈۵❈
غمخوار بود چارهٔ آن دل که غمینست بیچاره دل فیض که غمخوار ندارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها