گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:شهره شهر شود هر که جمالی دارد کشد آزار خسان هر که کمالی دارد

❈۱❈
شهره شهر شود هر که جمالی دارد کشد آزار خسان هر که کمالی دارد
حسن را جلوه مده در نظر بی‌دردان جلوه آفت بود آنرا که جمالی دارد
❈۲❈
خمش ای مرغ خوش آواز که در سر صیاد بهر تدبیر شکار تو خیالی دارد
خط و خالش چکند جلوه و بالی شودش دل طاوس بدان شاد که بالی دارد
❈۳❈
گوهر دل مده از کف بمتاع دنیا که نیرزد بگهی هر چه زوالی دارد
گو به بیهوده مکن سعی که در دار فنا هر که راحت طلبد فکر محالی دارد
❈۴❈
جان کند در طلب دنیی و بیگانه خورد خواجه شاد است که مالی و منالی دارد
زاید از قدر ضروریش وبالست و بال ای خوش آنکس که کفافی ز حلالی دارد
❈۵❈
فیض را بر سر آن کوی چو بینی بیخود بگذارش بهمان حال که حالی دارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید احمد مجاب
2016-08-25T01:49:51
خط و خالش چکند جلوه (وبالی) شودش