فیض کاشانی:توانی گر درین ره ترک جان کرد توانی عیش با جان جهان کرد
❈۱❈
توانی گر درین ره ترک جان کرد
توانی عیش با جان جهان کرد
اگر جان رفت جانان هست بر جای
بجانان زندگی خوشتر توان کرد
❈۲❈
چه باشد جان و صد جان در ره دوست
جهانی جان بقربان میتوان کرد
اگر دل از جهان کندن توانی
توانی هرچه خواهی در جهان کرد
❈۳❈
گرش سر در نیاری میتوانی
به زیر پا فلک را نردبان کرد
اگر دل از زمین کندن توانی
توانی رخنهٔ در آسمان کرد
❈۴❈
توانی خاک در چشم زمین ریخت
توانی حلقه در گوش زمان کرد
بود نقش جهان را جمله قابل
دلت را هرچه خواهی میتوان کرد
❈۵❈
ترا چشم دو عالم میتوان دید
ترا گوش دو عالم میتوان کرد
کسی کو بست دل در مهر جانان
مر او را میرسد این گفت و آن کرد
❈۶❈
سزد مر بیدلان را اینچنین گفت
سزد مر عاشقانرا آن چنان کرد
دل از خود گر توان کندن درین راه
بسی دشوار فیض آسان توان کرد
کامنت ها