گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:شور عشقی گر که دلرا بر سر کار آورد بلبل گلزار معنی را بگلزار آورد

❈۱❈
شور عشقی گر که دلرا بر سر کار آورد بلبل گلزار معنی را بگلزار آورد
آتشی در من زند از من بسوزد ما و من گوش هستیهای مادر حلقهٔ یار آورد
❈۲❈
نور روی دوست عالمگیر شد موسی کجاست پیر و خاتم شود تا تاب دیدار آورد
هر که دیدار جمال دوسترا انکار کرد جرعهٔ از بادهٔ عشقش باقرار آورد
❈۳❈
میکند در پرده مستی ترسم ار شوری کنم غیرتش منصور دیگر بر سر دار آورد
میکنم در پرده مستی تاخس خشکی مباد در گلستان حقایق خار انکار آورد
❈۴❈
عشق اگر در زاهدان یابد رهی از داغها در دل چون سنگشان گلزارها بار آورد
عشق باید تا درین افسردگان آتش زند از نی رگهای تنشان نالهٔ زار آورد
❈۵❈
در زمین دل نهال غم نشانیدم دگر بو که بعد از روزگاری خرمی بار آورد
هر کرا خواهد چشاند از غم خود جرعهٔ این متاعی نیست کانرا کس ببازار آورد
❈۶❈
گر به بیند منکر عشاق خورشید رخش مو بمویش ذره ذره در دم اقرار آورد
فیض دم در کش زمانی بر خموشی صبر کن یار شیرین لعل شیرین را بگفتار آورد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها