گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:هر که آگه شد از فسانهٔ ما عاقبت پی برد بخانهٔ ما

❈۱❈
هر که آگه شد از فسانهٔ ما عاقبت پی برد بخانهٔ ما
آنکه جوید نشان نشان نبرد بی نشانی بود نشانهٔ ما
❈۲❈
بگذراند زعرش هر که نهد سرطاعت بر آستانهٔ ما
توسن چرخ را بدین شوکت رام کرده است تازیانهٔ ما
❈۳❈
نرسد دست کوته همت که بلندست آشیانهٔ ما
قدر ما را کسی نمیداند غیرآن صاحب زمانهٔ ما
❈۴❈
همه عالم اگر شود دشمن ما و آن دوست یگانهٔ ما
هر که با ما بسر برد نفسی داند او عیش جاودانهٔ ما
❈۵❈
هر که را وصل ما بچنگ آید هوش بربایدش چغانهٔ ما
غیر درگاه ما پناهی نیست سرخلقی و آستانه ما
❈۶❈
کار و استاد و کار گه مائیم غیرمانیست کار خانهٔ ما
همه ما و بهانهٔ اغیار کو کسی بشکند بهانهٔ ما
❈۷❈
دام پیدا و دانه ناپیدا غیب بینست مرغ دانهٔ ما
از سر اهل رباید هوش دم مزن فیض از فسانهٔ ما

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2010-07-17T00:17:43
هر که آکه شد ... درست است . با سپاس---پاسخ: با تشکر، «آگاه» با «آگه» جایگزین شد.
Nazanin
2017-05-14T20:02:54
از سر اهل برباید هوش, فک میکنم درست باشه