فیض کاشانی:جرعه‌ام را جام و مینا تنک شد مستیم را دار دنیا تنک شد
❈۱❈
جرعه‌ام را جام و مینا تنک شد
مستیم را دار دنیا تنک شد
اشک و آهم را دگر جائی نماند
هفت گردون هفت دریا تنک شد
❈۲❈
تنک گردد سینه چون دل شد فراخ
از فراخی سینه را جا تنک شد
چون قفس شد بر روان حسن و خیال
عالم پنهان و پیدا تنک شد
❈۳❈
وقت شد کز آسمان هم بگذرم
منظرم را زیر و بالا تنک شد
پشت بر این توده باید کرد و رفت
گردشم بر روی صحرا تنک شد
❈۴❈
جان درین عالم نمی‌گنجد دگر
می‌روم آنجا که اینجا تنک شد
ساغرم سرشار شد از فیض حق
آب شد بسیار دریا تنک شد
❈۵❈
یافتم چون ره بعشرتگاه قدس
بر دلم عقبا و دنیا تنک شد
سینه بیش از کوه دارد تاب فیض
نور حق را طور سینا تنک شد
❈۶❈
عمر شد در آرزوی دل تبه
روزگارم در تمنا تنک شد
کامنت ها