گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:نور ازل ظهور کرد رحمت خاص عام شد حکم قضا نفاد یافت کار قدر تمام شد

❈۱❈
نور ازل ظهور کرد رحمت خاص عام شد حکم قضا نفاد یافت کار قدر تمام شد
دانه گندمی فکند آدم پاک را بخاک بهر شکار روح قدس مرکز خاک دام شد
❈۲❈
گشت فلک بامر حق بحر وجود کاینات خلعت هر خلیفهٔ در خور خود تمام شد
چون بمراتب وجود جای گرفت یک بیک آنکه ز پس ظهور کرد مر همه را امام شد
❈۳❈
میکده را گشود ار ساقی باقی الست عاشق رند باده کش معتکف مدام شد
زمره طالبان حق بر سر مستی آمدند وانکه ز باده ننگ داشت طالب جاه و نام شد
❈۴❈
وقت رجوع چون رسید بهر جزای قول و فعل جان که ز تن رمیده بود باز بجسم رام شد
یافت حیات تازه دوست مغز درآمدش بپوست وز تن و جان دشمنان طالب انتقام شد
❈۵❈
جان چو بداد دل بکام کار دلش بماند خام فیض چو کند دل ز جان کار دلش تمام شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاظم
2010-06-25T22:03:44
به نظر میرسد در مصراع اول از بیت آخر، به جای «جان چو داد دل بکام...» میبایست «جان چو بداد دل بکام..» باشد.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.