گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:شراب عشقم اندر کام جان شد ز جانم چشمهٔ حکمت روان شد

❈۱❈
شراب عشقم اندر کام جان شد ز جانم چشمهٔ حکمت روان شد
ز ترک کام کام دل گرفتم چو در دوزخ شدم دوزخ چنان شد
❈۲❈
ز خواهش چون گذشتی در بهشتی مکرر من چنین کردم چنان شد
چو دل دید آنجهان بیزار شد زین ز حق آگه چو شد زان هم جهان شد
❈۳❈
جهان شد زینجهان و از جهان دل فراز هر مکان و لامکان شد
بخدمت از بزرگان میتوان ربود بهمت از ملایک می‌توان شد
❈۴❈
بنام دوست از خود میتوان رفت بیاد دوست بی‌خود می‌توان شد
بفکر عشقبازی دیر افتاد دریغا عمر فیض اکثر زیانشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها