گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:خویش را از دست دادم روی او بنموده شد شد مرا نابوده بوده، بوده‌ام نابوده شد

❈۱❈
خویش را از دست دادم روی او بنموده شد شد مرا نابوده بوده، بوده‌ام نابوده شد
هم تو راهی هم تو ره رو خویش را طی کن برس آن رسد در حق که او از خویشتن آسوده شد
❈۲❈
کام عمر آن یافت کاندر راه طاعت صرف کرد وقت او خوش کو تنش در راه حق فرسوده شد
زاهد از انکار عشق افکند در کارم گره دست عشقم بر سر آمد آن گره بگشوده شد
❈۳❈
دور چون با عاشقان افتاد خود بر پای خواست زان عنایت مستی بر مستیم افزوده شد
عشق را نازم کزو شد پاک هر آلودهٔ گو سوی ما آهر آنکو از گنه آلوده شد
❈۴❈
عشق میسازد مصفا سینه را از زنک شرک زنک شرک سینه‌ام زین صیقلی بزدوده شد
جان روشن آن بود کاینهٔ جانان بود عمر معمور آنکه در راه خدا پیموده شد
❈۵❈
فیض را دیدم بسرعت می‌رود گفتم کجا؟ گفت نور حق ز واد ایمنم بنموده شد
گفت‌وگوی این سخنها سالها در پرده بود چو نشدند اغیار از آن گر بر ملا بشنوده شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها