گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:مرد آن باشد که چون او را رهی بنموده شد در همان ساعت بیای همتش پیموده شد

❈۱❈
مرد آن باشد که چون او را رهی بنموده شد در همان ساعت بیای همتش پیموده شد
مرد آن باشد که چشم و گوش و دست و پای او جمله در راه خدا بهر خدا فرسوده شد
❈۲❈
مرد آن باشد که دنیای دنی را چون شناخت همت عالیش از لذات آن آسوده شد
مرد آن باشد که آتش در هوای نفس زد پیش از آن کاندر لحد ارکان چشمش توده شد
❈۳❈
مرد آن باشد که بهر جلوه انوار حق کرد صیقل تا که مرآت دلش بزدوده شد
مرد آن باشد که او هرچند علم آموخت باز کرد کوشش تا دگر بر دانشش افزوده شد
❈۴❈
مرد آن باشد که کرد او غسل در اشک ندم دست و پایش چون بلوث معصیت آلوده شد
عمر صرف گفتگو کردیم و کس فیضی نبرد خود خجل گشتیم از خود سعی ما بیهوده شد
❈۵❈
ای دریغا خلق را گوش پذیرفتن کرست آنچه گفتی فیض در پند کسان نشنوده شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

میلاد شعبانی
2018-08-27T01:01:20
بیت اول مصرع دوم "بـ پای" درست است.