گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:زود از درم در آی که تابم دگر نماند می در پیاله کن که شرابم دگر نماند

❈۱❈
زود از درم در آی که تابم دگر نماند می در پیاله کن که شرابم دگر نماند
تا با خودم حجاب خودم از خودم بگیر رفتم چو از میانه حجابم دگر نماند
❈۲❈
عقلست پرده نظر اهل معرفت عقل از سرم چو رفت نقاب دگر نماند
دور از تو با خیال تو میداشتم خطاب دیدم چو آن جمال خطابم دگر نماند
❈۳❈
چندی پی سراب بتان گام میزدم بنمودی آب و روی سرابم دگر نماند
تا بود در برم جگر از دیده می‌چکید در فرقتت گداخت سحابم دگر نماند
❈۴❈
از دل زدود صیقل غم زنگ معصیت کردم حساب خویش حسابم دگر نماند
تا بسته‌ام امید به تبدیل سیئات گشتم همه ثواب عقابم دگر نماند
❈۵❈
لوح معارف است ضمیر منیر من زان ذوق درس و شوق کتابم دگر نماند
طی شد زمان نماند مکان سعی فیض را ساعت رسید رنج شتابم دگر نماند
❈۶❈
تا چند بار تن دهدم زحمت روان صد شکر حاجت خورو خوابم دگر نماند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها