گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:خنک آن روز که از عقل نجاتم دادند سوی آرامگه عشق براتم دادند

❈۱❈
خنک آن روز که از عقل نجاتم دادند سوی آرامگه عشق براتم دادند
یار مستان خرابات الستم کردند از دم روح فزاشان برکاتم دادند
❈۲❈
عشق بگرفت مرا از من و بنشست بجا سیئاتم ستدند و حسناتم دادند
فیض هر نشاه زفیض دگری بهتر بود وقت شان خوش که نشان نشئاتم دادند
❈۳❈
عشق صوری عجبی در دل افسرده دمید مرگ را سر ببریدند و حیاتم دادند
هر چه دادم بعوض خوبتری بگرفتم چون گذشتم زصفت جلوهٔ ذاتم دادند
❈۴❈
جون سپردم صفت و ذات باهلش یکیک نو بنو خلعتی از ذات و صفاتم دادند
بار عقلی که از اندوش دلم بود گران چون فکندم زغم و غصه نجاتم دادند
❈۵❈
زیرخط آب حیات از لب اونوشیدم ره بسر چشمهٔ خضر از ظلماتم دادند
چه گشادی که شد از دولت عشقم روزی شکرلله که در این شیوه ثباتم دادند
❈۶❈
هر چرا یافتم از دولت شبخیزی بود کام جان از برکات خلواتم دادند
کاسهٔ فقر گرفتم بکف عجز و نیاز چون بدیدند فقیرم صدقاتم دادند
❈۷❈
فیض تبدیل صفت کن بصفات معشوق کاین مقامات زتبدیل صفاتم دادند
این جواب غزل حافظ آگاه که گفت دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها