گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:جهان را بهر انسان آفریدند در ایشان سر پنهان آفریدند

❈۱❈
جهان را بهر انسان آفریدند در ایشان سر پنهان آفریدند
بانسان میتوان دیدن جهان را از آن در چشم انسان آفریدند
❈۲❈
چو انسان بود روح آفرینش ز روح‌الله در جان آفریدند
بیا جان در ره جانان فشانیم که جانرا بهر جانان آفریدند
❈۳❈
فرو ناید مگر بر در گه دوست سرم را خوش بسامان آفریدند
دلم از درد بیدرمان سرشتند ز دردش باز درمان آفریدند
❈۴❈
دلم هر لحظهٔ یا حی سرآید جهان را ز آب حیوان آفریدند
برای یک گل خودرو هزاران هزاران در هزاران آفریدند
❈۵❈
چو خوان آراستند از بهر عشاق غذا از حسن خوبان آفریدند
نمکدان از دهان شکر ز لبها می و ساغر ز چشمان آفریدند
❈۶❈
نکویان را دل آسوده دادند دل ما را پریشان آفریدند
دل عشاق را از شیشه کردند دل خوبان ز سندان آفریدند
❈۷❈
دل زهاد را از گل سرشتند گل عشاق از جان آفریدند
بپاداش سجود اهل طاعت بهشت و حور و غلمان آفریدند
❈۸❈
جزای سر کشان از معدل قهر جحیم و دود نیران آفریدند
از آن پیوست حسن و عشاق با هم کز آن این و از این آن آفریدند
❈۹❈
میان فیض و مقصودش ز هستی بسی کوه و بیابان آفریدند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهرداد
2017-12-14T12:11:38
سلام و ارادتبه نظر حقیر میرسد مصرع اول بیت ماقبل آخر بدین شکل صحیح است:از آن پیوست حسن و عشق باهمکه ظاهرا به اشتباه عشاق آمده است..با احترام