گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:عاقل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند غافل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند

❈۱❈
عاقل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند غافل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
در فکر اویم صبح و شام در ذکر خیر او مدام کاهل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
❈۲❈
حقم سراپا حق‌پرست بر من ندارد دیو دست باطل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
میلم همیشه‌سوی اوست‌سوئی بغیر ازسوی‌ دوست
مایل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
در کار آن خورشیدوش چشمم چو تیر غمزه‌اش کاهل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
❈۳❈
برداشتم خود را ز پیش دیگر میان او و خویش حایل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
در عشق تا گشتم علم علمم فزاید دم بدم جاهل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
❈۴❈
هر چه او کند من راضیم هر چه او دهد من قانعم سایل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند
عشقش بود در جان چو تن جز عشق او را فیض من قابل نمی‌باشم دمی عشق این تقاضا می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها