گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:غمزهٔ چشم پرفنت سحر حلال میکند بیسخن آن لب و دهان وصف جمال میکند

❈۱❈
غمزهٔ چشم پرفنت سحر حلال میکند بیسخن آن لب و دهان وصف جمال میکند
بسکه ز معنی جمال یافته صورتت کمال جلوه‌ات از جمال خود سلب کمال میکند
❈۲❈
زینهمه حسن و دلبری بستن چشم چون توان زاهد بی بصر عبث جنگ و جدال میکند
کندن دل چه سان توان از رخ و زلف دلبران صنع جمال آفرین عرض جمال میکند
❈۳❈
بیخبری ز حسن خود ورنه ز خویش میشدی کار تو نیست، دیگری غنج و دلال میکند
بر دل هر که بگذری روح رون کند گذر بر دلت آنکه بگذرد یاد جبال میکند
❈۴❈
آن ستمی که میکنی هر نفسی بجان فیض دشمن اگر کند بکس در مه و سال می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها