گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:آنان که ره عالم ارواح بپویند مردانه ز آلایش تن دست بشویند

❈۱❈
آنان که ره عالم ارواح بپویند مردانه ز آلایش تن دست بشویند
بر فوق فلک رفته به جنات بر آیند پویند گل از غیب و گل از خویش برویند
❈۲❈
این طایفه نورند و حیاتند و وجودند با هر که نشستند چو جان در تن اویند
و آنان که بود بسته تن پای خردشان هرگز گلی از عالم ارواح نبویند
❈۳❈
زنگ تنشان ز آینه جان نزداید دل را ز گل عالم اجسام نشویند
این طایفه موتند و عدم ظلمت و جهلند بر بی خردیشان سزد ارواح بمویند
❈۴❈
و آنان که نه اینند و نه آن مثل من و تو در کش مکش این دو نه پشتند نه رویند
چوگان قضا سوی زبرشان ببرد که افتند گهی زیر سراسیمه چو گویند
❈۵❈
رفتن نتوانند و بمقصد نگرانند نصف دلشان شاد که از راه بکویند
عزمی که دو جا بستن کار زنانست مردان خدا فیض چنین راه نپویند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها