گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:زنده‌دل از چه رو بدن عالم نور می‌رود جاهل مرده‌دل ز گور هم سوی گور می‌رود

❈۱❈
زنده‌دل از چه رو بدن عالم نور می‌رود جاهل مرده‌دل ز گور هم سوی گور می‌رود
طالب نشئهٔ بقا سوی خدا روان شود دستهٔ نشئهٔ فنا سوی ثبور می‌رود
❈۲❈
هرکه درین سرا بدید نشئه آخرت، بدید در ره او ز پیش و پس رایت نور می‌رود
وان که ز نشئهٔ دگر کور بود درین سرا چون برود ازین سرا هم کر و کور می‌رود
❈۳❈
هرکه ز تقویش لباس افسر علم بر سرش وان که به معصیت تنید ناقص و عور می‌رود
هرکه ز کینه و حسد آتش خشم برفروخت او ز تنور آتشی سوی تنور می‌رود
❈۴❈
سوی بهشتی میرود هرکه به اختیار مرد قعر جحیم جا کند آن که به زور می‌رود
هرکه بخشم مبتلا راست چو مار می‌شود وآن که اسیر حرص شد خوار چو مور می‌رود
❈۵❈
غفلت فیض بین که چون غره گفتگو شده ماتم خود گذاشته در پی سور می‌رود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ر غلامی
2017-10-10T21:26:28
با سلام لطفا تصحیح شود:زنده دل از چه رو بدن عالم نور میرود زنده دل از چه رو بدان عالم نور می رود