فیض کاشانی:اگر سوی شام ار بری میرود اجل آدمی را ز پی میرود
❈۱❈
اگر سوی شام ار بری میرود
اجل آدمی را ز پی میرود
دلا سازره کن که معلوم نیست
کزین خاکدان روح کی میرود
❈۲❈
دی عمر آمد بهاران گذشت
بهاران گذشتند و دی میرود
بهر جا دلت رفت آنجاست جان
سرا پای دل را ز پی میرود
❈۳❈
دل تو چه شخص و تنت سایه است
بهر جا رود شخص فی میرود
دل اندر خدا بند و بگسل ز خلق
که آخر همه سوی وی میرود
❈۴❈
از آن روی دل در خدا کرد فیض
که لاشیء دنبال شیء میرود
کامنت ها