گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:یا رب تهی مکن زمی عشق جام ما از معرفت بریز شرابی بکام ما

❈۱❈
یا رب تهی مکن زمی عشق جام ما از معرفت بریز شرابی بکام ما
از بهر بندگیت بدنیا فتاده ایم از بندگیت دانه و دنیات دام ما
❈۲❈
چون بندگی نباشد از زندگی چه سود از باده چون تهیست چه حاصل زمام ما
با تو حلال و بی تو حرامست عیشها یا رب حلال ساز بلطفت حرام ما
❈۳❈
جام می عبادت تست این سفال تن خون میشود ولیک در اینجا مدام ما
این جام دل که بهر شراب محبتست بشکست نارسیده شرابی بکام ما
❈۴❈
رفتیم ناچشیده شرابی زجام عشق در حسرت شراب تو شد خاک جام ما
عیش منفّص دو سه روزه سرای دون شد رهزن قوافل عیش دوام ما
❈۵❈
از ما ببر خبر بر دوست ای صبا آن دوست کو بکام خود است و نه کام ما
احوال ما بگویش و از ماش یاد دار وزبهر ما بیان جواب پیام ما
❈۶❈
از صدق بندگیت بدل دانهٔ فکن شاید که عشق و معرفت آید بدام ما
بی صدق بندگی نرسد معرفت بکام بی ذوق معرفت نشود عشق رام ما
❈۷❈
از بندگی بمعرفت و معرفت بعشق دل مینواز تا که شود پخته جام ما
از تارو پود علم وعمل دامی از تنیم فیض اوفتد همای سعادت بدام ما
❈۸❈
ای آنکه نگذرد بزبان تو نام ما گوش تو بشنود زپیمبر پیام ما
از ما دمی بیاد نیاری بسال و ماه بی یاد تو نمی گذرد صبح و شام ما
❈۹❈
گر سوی مابعمد نیاری نظر فکند یکره بسهو کن گذری بر مقام ما
در راه انتظار بسی چشم دوختیم مرغی زگلشن تو نیامد بدام ما
❈۱۰❈
پیکی کجاست کاورد از کوی تو پیام یا سوی تو برد زبر ما پیام ما
ما را اگر نخواست دل از ما چرا گرفت ورنه چه تلخ دارد از هجر کام ما
❈۱۱❈
فیض آنانکه نام ماش بود ننگ بر زبان کی گوش میکند بسروش پیام ما

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها