گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:نهادم سر بفرمانش بکن گوهر چه میخواهد سرم شد گوی چوگانش بکن گوهر چه میخواهد

❈۱❈
نهادم سر بفرمانش بکن گوهر چه میخواهد سرم شد گوی چوگانش بکن گوهر چه میخواهد
کند گر هستیم ویران زند گر بر همم سامان من و حسن بسامانش بکن گوهر چه میخواهد
❈۲❈
اگر روزم سیه دارد و گر عمرم تبه دارد من و زلف پریشانش بکن گوهر چه میخواهد
ز دست من چه میآید مگر مسکینی و زاری زدم دستی بدامانش بکن گوهر چه میخواهد
❈۳❈
دل و جانم اگر سوزد ز تاب آتش قهرش من و لطف فراوانش بکن گوهر چه میخواهد
شنیدم گفت میخواهم سرش از تن جدا سازم سر و تن هر دو قربانش بکن گوهر چه میخواهد
❈۴❈
نباشد گر روا دردین که خون عاشقان ریزند بلا گردان ایمانش بکن گوهر چه میخواهد
اگر دل میبرد از من و گر جان میکشد از تن فدا هم این و هم آنش بکن گوهر چه میخواهد
❈۵❈
ترا ای فیض کاری نیست با دردی کزاو آید باو بگذار درمانش بکن گوهر چه میخواهد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها