گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دلم از کشمکش خوف و رجا بسکه طپید همگی خون شد واز رهگذر دیده چکید

❈۱❈
دلم از کشمکش خوف و رجا بسکه طپید همگی خون شد واز رهگذر دیده چکید
مالک‌الملک بزنجیر مشیت بسته است تا نخواهد سر موئی نتواند جنبید
❈۲❈
خواهشش داد مرا خواهش هر نیک و بدی تا که دل کرد برغبت گنه و می‌لرزید
چو کنم گر ننهم سر به قضا و برضا سخطم را نبود عائدهٔ غیر مزید
❈۳❈
هر بدی سر زند از من همه از من باشد لیس ربی و له الحمد بظلام عبید
بار الها قدم دل بره راست بدار تا بهر گام مر او را رسد از قرب نوید
❈۴❈
پیش از آنی که کند طایر جانم پرواز گر بقربم بنوازی نبود از تو بعید
نا امیدم مکن از دولت وصلت ای دوست که ز تو غیر تو دانی که ندارم امید
❈۵❈
فیض را از می وصلت قدحی ده سرشار تا که در مستی عشق تو بماند جاوید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها