گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:در سر چو خیال تو درآید درهای فرح برخ گشاید

❈۱❈
در سر چو خیال تو درآید درهای فرح برخ گشاید
هرگاه به یاد خاطر آئی فردوس برین بخاطر آید
❈۲❈
نام تو چو بر زبان رانم هر موی زبان شود سراید
جان را بخشد حیات تازه پیکی که ز جانب تو آید
❈۳❈
چشم از خط نامه نور گیرد جان فیض ز معنیش رباید
تا دیده بخون دل نشوئی حاشا که دوست رخ نماید
❈۴❈
چشم نگریسته در اغیار آن حسن و جمال را نشاید
تا دل نکنی ز غیر خالی در وی دلدار در نیاید
❈۵❈
حق در دل آن کند تجلی کاین آینه از سوی زداید
چشمی که گذر کند ز صورت معنیش جمال می‌نماید
❈۶❈
چشم سر و سر گشوده دارم تا او ز کدام در در آید
چون فیض دل شکسته دارد او را رسد ار غمی سراید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها