گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:در جان و دل چو آتش عشقش علم کشید سلطان صبر رخت به ملک عدم کشید

❈۱❈
در جان و دل چو آتش عشقش علم کشید سلطان صبر رخت به ملک عدم کشید
مهرش چو جای کرد در اوراق خاطرم بر حرفهای غیر یکایک قلم کشید
❈۲❈
دل را که بود طایر قدسی بریخت خون شوخی نگر که تیغ بصید حرم کشید
شد زنده سر که در قدم دوست خاک شد جان مرد چون ز درگه جانان قدم کشید
❈۳❈
در بزم عشق هرکه به عیش و طرب نشست بس جرعها ز خون جگر دم بدم کشید
گرچه بسی کشید دلم از شراب عشق از جام بود خم و سبو بحر کم کشید
❈۴❈
ز نهار فیض دست مدار از شراب عشق تا آنزمان که بحر توانی بدم کشید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها