گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:از بلای چشم مستت العیاذ العیاذ از هر چه هستت العیاذ

❈۱❈
از بلای چشم مستت العیاذ العیاذ از هر چه هستت العیاذ
تن ز گل نازکتر و دل همچو سنگ چون توان رستن ز دستت العیاذ
❈۲❈
یک نظر کردم برویت شدنشان از نگاهی روی حسنت العیاذ
شب همه شب نالم از دست غمت هیچ پروای منستت العیاذ
❈۳❈
نالهٔ من ز آسمانها در گذشت هیچ میگوئی چه استت العیاذ
تا بشادی در برویم بستهٔ از گشادت همچو بستت العیاذ
❈۴❈
فیض صد توبه گر از عشقت رهد باز می‌افتد بشستت العیاذ

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد
2015-12-02T09:30:59
منستت که در بیت 4 در مصراع دوم نوشته اید به چه معنااست . در لغت نامه هم نبود . فکر من کنم اشتباه نوشته اید .